ترجمه: شادی محمد امینی (لیسانس فقه و حقوق امام شافعی) شوبو محمدامینی (لیسانس علوم اجتماعی)
منبع: سایت خوشکانی اسلامی

سخنی با زنان متأسفانه زنان جامعه‌ی ما باورهای غلطی دارند که می‌توان گفت همین باورها عامل اصلی ناامیدی، بدبینی و اضطراب زنان شده است. زن آرزو دارد مرد همواره در کنار خانواده باشد و زن را از همه‌ی اطرافیان محبوب‌تر بداند، چنین زنی نمی‌خواهد محبت همسرش با کسی تقسیم شود.
شوهر وظیفه دارد همه‌ی انرژی‌اش را صرف همسرش کند و نباید وقت و یا محبتی برای فامیل مادری، شغل محبوبش و یا اوقات فراغتی با دوستانش داشته باشد، و چنانچه این آرزوی زن برآورده نشود و یا با مخالفت همسر همراه باشد زن تصور می‌کند به او ظلم شده است و فکر می‌کند او می‌خواست با شوهرش یک روح باشند در دو بدن، ولی حالا مرد زود از او بی‌نیاز شده و به امور معمول زندگی می‌پردازد. مثل اینکه دیگر مرد آن عشقی را که عنوان می‌کرد فراموش کرده و فقط گاهی یادی از همسر محبوبش می‌کند، چنین احساسی اغلب در تازه‌عروسها مشاهده می‌شود، این افکار مانع آرامش زندگی هستند. با تمام احترام و دلسوزی به زنانی که اینگونه فکر می‌کنند می‌گویم: خواهرم هرگز خودت را دست کم نگیر، همیشه خودت را بیشتر از همه دوست داشته باش، به خودت احترام بگذار و بدان تو هم فرد مهمی هستی، پس سعی کن از اوقاتی که با شوهرت داری نهایت استفاده را بکنی تا هر دوی شما لذت احساس خوشبختی وآرامش را با هم تجربه کنید. با گلایه و ایراد گرفتن و نق زدن تو هر روز بیشتر از شوهرت فاصله می‌گیری و اختلاف و ناهنجاری در این خانه زیاد می‌شود، با این روابط اشتباه مرد در کنار همسرش احساس آرامش نمی‌کند بلکه همواره در آشوب به سر می‌برد پس بیشتر از زن دوری می‌کند و تا زمانی که زن اینچنین غیرحساب‌شده رفتار کند شوهر فکر می‌کند در بدست آوردن رضایت و خوشبختی برای زن ناموفق بوده است و یا اینکه زن قصد دارد هر طور که شده مرد را زن‌ذلیل بار آورد. زن باهوش هرگز با این احساسش (که خودش فکر می‌کند نوعی ناز کردن است) شوهر را عصبانی نمی‌کند، که از خانه فراری شود طوری که از جاهایی غیر از خانه و در کنار خانواده، طلب آرامش کند. زن زیرک با فراهم کردن آسودگی خاطر خود و نظم دادن به امور منزل محیط خانه را امن می‌سازد. زن باید بداند با انجام وظایفش که ‌یکی از آنها همسرداری است، احساس بیهودگی نخواهد کرد، بلکه هرچه بیشتر دنیایش وسیع می‌شود و او می‌تواند به خودش افتخار کند. همسر بودن یکی از ارکان زندگی او می‌شود به این ترتیب هنگام حضور شوهر در خانه به خوشبختی، سعادتمندی و محبت با او سرگرم است و زمانی که شوهر در خانه نباشد به خانه‌داری می‌پردازد. اینکه زنانی وجود دارند که می‌خواهند همسرشان در تصرف کامل خودشان باشد واقعیت است، چنین زنی تصور می‌کند همه باید به او احترام بگذارند، فامیل خود را نزد کودکانش محبوبتر جلوه می‌دهد، او به شوهرش حق انتقاد گرفتن از شیوه‌ی لباس پوشیدن و آرایش خود را نمی‌دهد، حوصله ندارد به شوهر رسیدگی کند و خود را برایش مرتب و خوشبو کند، و در عوض شوهر وظیفه دارد همواره به زن احترام بگذارد و هرگز حق ندارد به زنی غیر از او چشم بدوزد و یا زنی دیگر را تحسین کند. زنانی هم هستند که فکر می‌کنند: من همیشه در خانه زحمت می‌کشم و به امور بچه‌ها رسیدگی می‌کنم، پخت و پز و نظافت هم که بر عهده‌ی من است و .... پس حق دارم داد و فریاد کنم و شوهرم باید ممنون و متشکر من باشد که با او ازدواج کرده‌ام چون من خواستگاران بهتری داشتم که می‌توانستم با آنان ازدواج کنم وآنان حتماً قدر و ارزش من را بیشتر می‌دانستند.
ما با این زن و زنان دیگری که مثل او فکر می‌کنند احساس همدردی می‌کنیم چونکه متأسفانه آنان خودشان را دچار مصیبت و درد بزرگی کرده‌اند آنان باید بدانند زنی موفق است که مسئولیت خانواده را با تأمل و هوشیاری بپذیرد و هر وقت افکار نگران‌کننده به سراغش آمد هوشیارانه قضاوت کند و ببیند چه چیزی باعث شده چنین فکر کند، زن باید بداند شوهر به او عشق می‌ورزد و قصد او تحمیل خواسته‌هایش نیست، بلکه به نظرات زن احترام می‌گذارد و منصفانه آنها را خواهد شنید. زن عاقل و فهمیده شوهرش را با دیگران مقایسه نمی‌کند و همسران دوست و فامیل را به رخ نمی‌کشد، و نیز اجازه نمی‌دهد افکار زنان منفعت‌طلبی که عنوان می‌کنند خوشبختترند، بر او تأثیر بگذارد. مردانی که به اصطلاح زن‌ذلیل‌اند و اختیاری از خود ندارند، همیشه به دنبال فرصتی هستنند که بتوانند اختیاراتشان را پس بگیرند و یا به زنان دیگری فکر می‌کنند که احساس مردانگی و رهبریتشان را نزدآنها ارضا کنند. زن موفق به اقوام همسرش احترام می‌گذارد وکاری می‌کند آنان هم به او احترام بگذارند و از حضور او در خانوادشان راضی و خوشحال باشند، رسیدن به این خواسته نیاز به صبر و مداومت در برخوردهای نیکو دارد او باید آرام و مهربان باشد و با احترام وگشاده‌رویی با آنان برخورد کند و همیشه حافظ و امین اسرار خانوادگی باشد. بهتر است زن خود را شریک مرد بداند و خدمت به فرزندان و خانه‌داری را وظیفه‌ی خود بداند، و با افکار ویرانگری که امروزه از آن به عنوان آزادی زن نام می‌برند، زندگی‌اش را تباه نکند. بعضی از زنان فکر می‌کنند دیگران بیشتر از شوهرش به او احترام می‌گذارند و آنان قدر و ارزش زن را بهتر می‌دانند، باید بگوییم مطمئن باش تو همچنانکه با دیگران برخورد می‌کنی و به آنان احترام می‌گذاری اگر با شوهرت چنین رفتار کنی نتیجه‌ی مثبت، خواهی گرفت. عده‌ای از زنان نیز خدمت بی‌چون و چرا را وظیفه‌ی خود قرار می‌دهند، آرزوهای خود را زیر پا می‌گذارند و حاضرند در اذای رضایت شوهر تمام حقوقشان پایمال شود. چنین عقیده‌ای نیز درست نیست چونکه او هم انسان است و باید در کنار شوهر و تحت عنوان روابط زناشویی به خواسته‌ها و نیازهایش برسد، تا هر دو و در کنار هم اساس آرامش و خوشبختی را تجربه کنند. این راه‌حلها برای پشتیبانی از مردها نبود، بلکه راههایی برای خوشبختی و سعادت واقعی زنان است، تا زنان افکار و توهمات غلط را از خود دور کنند و فکر نکنند شوهر موظف است ناز زن را بکشد و همه جا به او احترام بگذارد و به جای رسیدگی به خواسته‌های خودش تمام وکمال در خدمت زن باشد، و نباید مشغولیتها و خواسته‌های مرد را مانع آرزوهایش بداند و با این اوهام شادی و شاد زیستن را از خود و همسرش دریغ کند. و همواره ناراحت و عصبانی باشد و زندگی را به کام خویش، زهر بداند. بسیاری از مردم تظاهر به خوشبختی می‌کنند و با ظاهرسازی دیگران را فریب می‌دهند. و نیز افرادی که در ظاهر به همسرشان عشق می‌ورزند و همواره در مدح ستایش او هستند تا رضایت زن را بدست آورند طوری که خود بتوانند مخفیانه خیانت کنند. هر انسان و هر زنی خودش موظف است خودش را خوشبخت کند و نباید چشم به راه بماند تا کسی از راه برسد بلکه او و همسرش را خوشبخت کند، باید با برنامه‌ریزی و از راههای درست و شرعی مواظب همسرش باشد و تمایلات معقول خود را ارضا کنند. همچنین هیچکس نمی‌تواند باعث بدبختی و ناراحتی و سردرگمی کسی باشد، به شرط اینکه خودش اجازه ندهد. هر کسی زندگیش را خودش می‌سازد فکر آزار و اذیت شوهر بیشتر از ناراحت کردن مرد، خود زن را افسرده و غم‌زده می‌کند، نفرت و کینه نیز باعث می‌شود با کوچکترین تلنگر آتش اختلاف و نارضایتی همراه با داد و فغان، خود را نشان دهد. اختلافات را خیلی بزرگ جلوه ندهید و زیاد به آنان اهمیت ندهید، بلکه به فکر راه‌حل باشید، آرام باشید، خودتان را دست کم نگیرید و سعی کنید کار به اختلافات بیشتر و درگیری نرسد، تا به هیچکدامتان بی‌احترامی نشود. در تنهایی‌هایتان به مشاجرات پیش‌آمده فکر نکنید بلکه با پرداختن به امور منزل خود را سرگرم کنید، نارضایتی‌های خود را نزد دوستان و آشنایان عنوان نکنید، چون خیلی وقتها آنان برای حل مسئله آنرا پیچیده‌تر می‌کنند و یا با جانبداری بی‌مورد احساس مظلومیت را در زن تقویت می‌کنند و مانع اندیشیدن برای یافتن راه‌حل مناسب می‌شوند. میدان جنگ برخی زنان می‌خواهند دست پیش بگیرند که پس نیفتند همیشه به دنبال فرصتی هستند تا جنجال به پا کنند، تا خودی نشان دهند وکاری کرده باشند شوهر به آنان احترام بگذارد و یا در واقع از آنان حساب ببرد، غافل از اینکه این رفتارهای نابجا شوهر را عصبانی می‌کند او هم خود را برای مقابله به‌مثل آماده می‌کند، به شدت جواب خواهد داد، و خانه به میدان جنگ تبدیل می‌شود. این زندگی سرشار از رقابت و جنگ می‌شود احترام و محبت، جایش را به اختلافات بی‌مورد و درگیری‌های الکی می‌دهد. فرزندان این خانه به جای محبت و احترام ناهنجار بودن را می‌آموزند. زنی که انتظار دارد همچون دوران نامزدی و اوایل ازدواج محبوب باشد باید خوشرو و مهربان شود و با عطوفت و نرمخویی دل همسرش را شاد کند و به شوهر و فامیلهای شوهر احترام بگذارد. برای به وجود آمدن روابط موفق لازم است زن تغییراتی در خود به وجود آورد، زنی موفق است که بتواند اعتماد شوهرش را جلب کند و به فرزندان احترام گذاشتن را بیاموزد و خانواده‌ی همسرش را همچون اقوام خودش دوست بدارد. با این احوال است که مرد شیفته‌ی زن می‌شود و او را همچون شریک زندگیش دوست می‌دارد به او اطمینان پیدا می‌کند و تسلیم خواسته‌هایش می‌شود. لازم است زن همیشه با ظاهری آراسته و خوشرو به استقبال شوهر برود، و همواره از زحماتش قدردانی و تشکر کند، و مرهمی ‌باشد بر ناملایمات و سختی‌هایی که مرد در بیرون از منزل با آنان مواجه بوده است. با وجود اختلافاتی که با هم دارند باید به عقیده و فکر هم احترام بگذارند و از راز و نیاز هم مطلع باشند، و عشق و محبت مورد نیازشان را در کنار هم طلب کنند.
ادامه‌ دارد ...